آن را که دل از عشق پر آتش باشد /,هر قصه که گوید ، همه دلکش باشد بّه نام خدا سلام دیروز رفتم از فرشته ها برای خودم دعا گرفتم. گفتند:باید هر روز سه نوبت به دنیا بیایم.پیش ازطلوع آفتاب،ظهر و پیش ازغروب. فرشته ها گفتند:باید هر روز هفده بار بندگی كنم و هر بندگی را در بی نهایت ، ضرب كنم و بی نهایت رابریزم روی لحظه ها. فرشته ها گفتند: باید هر شب دستمالم را از شبنم خیس خیس كنم. ازشبنمی كه اشك خدا روی آن چكیده است . و دستمال را بگذارم روی پیشانی روحم تا تبم پایین بیاید. فرشته ها گفتند:باید هر طور شده جانمازی ببافم از ساقه لاله . آن وقت با اقتدا به آسمان و آزادگی ، هزار ركعت نماز فریاد بخوانم. قربه الی الله. فرشته ها گفتند : باید مواظب باشم، مواظب آن امانت بزرگ روی این شانه های كوچك. مواظب آن قشنگ ترین یادگاری خدا در روی زمین، مواظب عشق! فرشته ها گفتند :باید جواب سلام خدا و پرنده ها و آدم ها را یك جور داد. ومثل درختان صلوات فرستاد ومثل پرنده ها،قنوت خواند و مثل كویر روزه گرفت. فرشته ها گفتند:باید همه در به در بگردیم دنبال خدا و یك عالم دوست داشتن و كمی عقل. فرشته ها گفتند:باید یك جایی، شاید جایی مثل سلام های آخر نماز ، یا جایی مثل اولین سلام قطره و دریا خودم را گم كنم برای همیشه . و آن وقت ، هر چه كه دارم بدهم باد ببرد و هرچه را كه خدا و فرشته ها و این دنیایی ها و آن دنیایی ها دارند ، ازشان قرض بگیرم. فرشته ها گفتند:باید یادم بماند كه به اندازه همه دریاهای خدا،باید گریه كرد و به اندازه همه درختهای خدا، باید سبز بود. وقتی فرشته ها رفتند،من ماندم و لبخند خدا و یك عالم دعا كه قول داده بودم مستجابشان كنم! نوشته شده توسط یه بنده خدا

داستان آفرینش زن

داستان پادشاه و شاهزاده خانم

داستان خدا

داستان زیبا و تکان دهنده

داستانی کوتاه و زیبا

آن را که دل از عشق پر آتش باشد /,هر قصه که گوید ، همه دلکش باشد

داستان جالب : لیلی و مجنون

ها ,فرشته ,گفتند ,خدا ,، ,كه ,فرشته ها ,گفتند باید ,ها گفتند ,باید هر ,خدا و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه آموزشی درس تربیت بدنی آموزش و پرورش طبس goohrbastan2020 دنیای نظافت ماهنامه دانش آموزی تلاش معرفی کتاب - کتاب های جدید شماره دعانویس صددرصد تضمینی ایران وجهان 09053876440 وب سایت رسمی محسن چتری bebinvbepaz مهارت های مطالعه و یادگیری POROZHEH